نام فارسی: یوز آسیایی (یوزپلنگ)
نام علمی: Acinonyx jubatus venaticus
نام انگلیسی: Asian Cheetah
نامهای محلی: طبس؛ خاصه پلنگ، زرده پلنگ | سیستان و بلوچستان؛ تازی پلنگ
واژه «یوزپلنگ» یکی از واژههای اصیل پارسی میانه است که از ترکیب دو کلمه «یوز» و «پلنگ» تشکیل شده است. واژه «یوز» بن مضارع مصدر «یوزیدن» بهمعنای جَستن، جهیدن و طلب کردن است؛ بنابراین یوزپلنگ بهمعنای پلنگی است که بهدنبال شکار خود میرود و آن را با جستن و دنبال کردن بهدست میآورد. ایرانیان باستان کلمه «یوز» را بهعنوان نام این جاندار بهکار میبردند و کمتر از کلمه «یوزپلنگ» برای آن استفاده میکردند. همچنین به توله این جانور «هوبر» گفته میشد.
بهطور کلی، چهار زیرگونه از یوزپلنگ در جهان وجود دارد که تمامی آنها به غیر از یوز ایرانی در کشورهای مختلفی از قاره آفریقا یافت میشوند. تحقیقات نشان میدهد که یوزهای آسیایی نیز سالیان گذشته در قاره آفریقا زندگی میکردند تا اینکه حدود ۳۰ تا ۷۰ هزار سال پیش بهسمت شرق و آسیا مهاجرت کردند. یوز آسیایی سالیان نه چندان دور به غیر از ایران، پراکندگی وسیعی از شمال آفریقا و عربستان تا هندوستان و ترکمنستان داشته است.
منقرض شدن یوزپلنگ آسیایی در کشورهای آسیایی و آفریقا، این پستاندار به یکی از حیوانات در حال انقراض تبدیل شد که آخرین نمونههای آن در ایران یافت میشوند. با توجه به تحقیقات جدید، از این زیرگونه در ایران در حالت خوشبینانه کمتر از ۱۵ قلاده وجود دارد و متاسفانه اکنون در ردهبندی اتحادیه جهانی حفاظت در رده «شدیدا در خطر انقراض» قرار دارد.
مشخصات ظاهری یوز ایرانی
بدن یوز ایرانی پوشيده از موهای نخودی و زرد كمرنگ با خالهای كوچک سياه و توپر است. موی کوتاه و یال تیره روی سر و گردن نیز از دیگر خصوصیات منحصربهفرد یوزپلنگ ایرانی محسوب میشود. جالب است که یوز ایرانی، بهعنوان تنها نژاد یالدار شناخته میشود. دو خط سياه رنگ از گوشه چشمان تا دهان مانند خط اشکی امتداد یافته است که به «خط اشک» شهرت دارد. این خطوط در گونه آسیایی، ضخامت بیشتری از گونه آفریقایی آن دارد.
از دیگر ویژگیهای ظاهری یوز ایرانی میتوان به سر کوچک، دست و پای بلند و کشيده، کمر باريک، سينه بزرگ، دم بلند و کلفت و گوشهای کوچک و گرد اشاره کرد. همچنین در قسمت نوک دم، نوارهای مشکی مشاهده میشود. این پستاندار جثهای کشیده دارد، طول سر و بدن آن به ۱۱۰ تا ۱۳۰ سانتیمتر و طول دم آن به ۶۰ تا ۸۰ سانتیمتر میرسد که جانور را در سرعت و تعادل یاری میکند. بدن آن ۶۰ تا ۸۰ سانتیمتر ارتفاع دارد.
جنس نر این جانور، اندامی بزرگتر از جنس ماده دارد و وزن آن بین ۳۵ تا ۵۵ کیلوگرم متغیر است در حالی که جنس ماده وزنی بین ۲۰ تا ۴۰ کیلوگرم دارد. پنجههای آزاد با ناخنهای غيرقابل جمع شدن، يکی از مهمترين تفاوتهای يوزپلنگ از ساير گربهسانان است. ساختار بدن یوز ایرانی بهگونهای است که امكان دویدن با سرعتی بیش از ۱۰۰ كیلومتر در ساعت را به او میدهد؛ به همین دلیل لقب سريعترين پستاندار خشکی در جهان را دارد.
یوزپلنگ ایرانی که با نامهای چیتای آسیایی و یوزپلنگ آسیایی هم شناخته میشود، تنها زیرگونهای از یوزپلنگها است که در قاره آسیا وجود دارد و به طور دقیقتر در ایران زندگی میکند. همانطور که گفته شد، چیتاها تماماً به یک گونه خاص اطلاق میشوند و تفاوت عمدهای میانشان وجود ندارد، اما یوزپلنگ ایرانی ویژگیهای زیر را دارد:
سر و جثه کوچکتری دارد؛
در زمستان موهای بدنش بسیار بلند میشود؛
نسبت به هم گونههای آفریقایی خود گردن و پاهای کشیدهتری دارد؛ از این جهت یوزپلنگ ایرانی میتواند سرعت بالاتری داشته باشد.
البته همانطور که گفته شد به دلیل قرار گرفتن یوزپلنگها در یک گونه، میان انواع یوز، تفاوت چشمگیری مشاهده نمیشود و عموماً ویژگی یوزپلنگهای ایرانی و دیگر چیتاها به این صورت است.
ساختار بدنی آنها طوری طراحی شده است که علاوه بر امکان دویدن با سرعت 110 کیلومتر بر ساعت، بتوانند از درختها بالا بروند و همچنین به خوبی در آب شنا کنند.
به طور میانگین یوزپلنگ ایرانی و دیگر زیرگونهها کمتر از 15 سال عمر میکنند.
یوزپلنگها قدرت بینایی خیلی خوبی دارند و برخلاف سایر گربهسانان بزرگ که شبانه شکار میکنند، ابتدا با رفتن به بالای درخت یا تپه طعمه خود را پیدا میکنند و سپس به تعقیب آن میپردازند.
برخلاف بسیاری از گربهسانان بزرگ جثهای چون شیر و پلنگ، تارهای صوتی یوزپلنگها قادر به ایجاد غرش نیست و بیشتر صدایی شبیه به گربهها دارند. صدای یوزپلنگها میتواند شبیه به جیکجیک پرندگان باشد!
دلیل انقراض یوز ایرانی چیست؟
با توجه به تحقیقات انجام شده، در اواخر دهه ۸۰ حدود ۱۰۰ قلاده یوزپلنگ ایرانی در کشور وجود داشت و امروزه وجود کمتر از ۱۵ قلاده از اینگونه در ایران تحمین زده میشود؛ این آمار به وسیله دوربینهای تلهای بهکار رفته در زیستگاه این جانداران و شمارش کارشناسان بهدست آمده است. بیشترین تلفات یوزپلنگها در ایران بین سالهای ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۲ اتفاق افتاده است و متاسفانه در سال ۱۳۹۰ و ۱۳۹۱ تنها دو قلاده یوزپلنگ نر در منطقه حفاطتشده بافق زنده مانده بود.
به گفته کارشناسان، عدم جفتگیری یوز ایرانی در شرایط اسارت، احتمال بالای مرگ تولهها و نرسیدن به سن زادآوری، تمایل به مهاجرت و پیمودن مسافتهای طولانی، از عواملی است که محافظت از آنها را بسیار سخت میکند. برخی از عوامل انسانی نیز سبب کاهش محسوس جمعیت یوز ایرانی شده است که موارد زیر از جمله آنها است:
- تخریب زیستگاه
یکی از عوامل انقراض یوزپلنگ تخریب زیستگاه این حیوانات است و با این روند حتی اگر جمعیت یوز احیا شود، دیگر زیستگاهی وجود ندارد که بخواهد یوزپلنگ در آن منطقه ادامه حیات دهد. مجوز احداث معادن آهن، مس و زغالسنگ در زیستگاه آنها از عوامل انقراض این جاندار محسوب میشود. تجمع انسانها، ماشینآلات، آلودگی صوتی و جادهکشی بهمنظور بهرهبرداری از معدن، باعث میشود تا حیوانات، بهویژه جانداران غیر اجتماعی مانند یوزپلنگها از زیستگاه خود رانده شوند.
- استفاده از تله و طعمه مسموم
استفاده از تله و طعمه مسموم از دیگر عوامل انقراض یوز ایرانی هستند. در ۹ شهریور ۱۳۷۳ یوزپلنگی ماده بههمراه سه تولهاش برای خوردن آب به نزدیکی شهر بافق آمده بودند که توسط چند فرد غیربومی با چوب و سنگ مورد حمله قرار گرفتند. متاسفانه در این ماجرا دو توله یوز جان خود را از دست دادند.
- شکار غیرمجاز
شکار غیرمجاز از مهمترین دلایل انقراض یوز ایرانی است. برخی افراد سودجو اقدام به شکار غیرقانونی یوز ایرانی میکنند و متاسفانه تصاویر زیادی از شکار این حیوان در معرض انقراض توسط شکارچیان در فضای مجازی به چشم می خورد.
- تصادفات جادهای
با وجود اینکه تمام یوزهای ایرانی در مناطق حفاظت شده زندگی میکنند، ۷۰ درصد از آمار مرگ و میرشان مربوط به تصادفات جادهای است. در دهه اخیر در ایران، یوزپلنگهای زیادی توسط عوامل انسانی مختلف از دنیا رفتهاند که اکثر آنها بر اثر تصادفات جادهای جان خود را از دست دادهاند. آخرین تصادف در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۱ رخ داد که در جریان آن یک قلاده یوزپلنگ ماده بر اثر آن در محور عباسآباد-میامی کشته شد، این نهمین یوز طی یک دهه اخیر بود که بر اثر تصادف در این منطقه جان خود را از دست داد.
- پلنگ، گرگ و سگهای گله و ولگرد
یکی دیگر از دلایل انقراض یوز ایرانی پلنگ، گرگ و سگهای گله و ولگردی هستند که به یوزها و تولههایشان حمله میکنند. در تابستان سال ۱۳۸۶ یک یوزپلنگ در منطقه بافق یزد بهعلت کمبود طعمههای خود، در زیستگاه کوهستانی خود یک رأس بز وحشی را شکار میکند و هنگام خوردن آن مورد حمله پلنگ قرار میگیرد. بهعلت وجود سنگهای بزرگ، این یوز نمیتواند بیشتر از ۱۰ متر فرار کند و پس از درگیری کوتاه کشته میشود.
زیستگاه یوز ایرانی
از دهه ۷۰ میلادی، ایران بهعنوان تنها زیستگاه یوزپلنگ آسیایی معرفی شد. زیستگاه اصلی این یوز مناطق بیابانی و نیمهبیابانی کویر مرکزی ایران، بهخصوص استانهای يزد، سمنان، اصفهان، کرمان و خراسان است؛ بهطور عمده، در سرزمینهای باز و علفزارهای واقع در مناطق استپی، بیابانی و نیمهبیابانی زندگی میکند و بهندرت در دشتها ديده میشود.
امروزه بهطور کاملا محسوسی تعداد گزارشهای رسیده از این نواحی در مورد مشاهده یوز ایرانی کاهش یافته و تنها در مناطق حفاظتشده بیابانی و دورافتاده ایران از جمله پارک ملی کویر، خارتوران، نایبندان، دره انجیر، راور، عباسآباد، میاندشت و خوش ییلاق یافت میشود.
تغذيه و طعمه یوز ايرانی در ایران
پستاندارانی از جمله قوچ و ميش مهمترین طعمه يوز ايرانی هستند و پس از آن، کل، بز، جبير، آهو، خرگوش وحشی و پرندگان مهمترین طعمههای اين حیوان گوشتخوار را تشکيل میدهند. جالب است که شواهدی از شکار شغال و روباه نیز در یوزپلنگها مشاهده میشود. در پارک ملی کویر و منطقه حفاظتشده بافق، در فصل تابستان یوزها کل و بزهایی که برای چرا و نوشیدن آب به مناطق کم شیب میآیند را شکار میکنند.
مراتع موردنیاز آهو و گوزن بهدلیل چرای بیاندازه دامها از بین رفته و سبب کاهش این جانوران شده است. این موضوع باعث شده تا یوزپلنگها برای تامین غذای خود، به گلهها حمله کنند؛ اما این اتفاق بهندرت میافتد؛ چون از جوامع انسانی دوری میکنند و تاکنون گزارشی مبنی بر حمله یوز به انسان نیز دریافت نشده است.
تغییر زیستگاه یوزهای ایرانی به مناطق کوهستانی، تغذیه و شیوه شکار آنها را نیز تحتتاثیر قرار داده است؛ بهطوری که یوزپلنگها دیگر شکار را تعقیب نمیکنند، بلکه از شیوه کمین در آبشخورها برای حمله به طعمه بهره میبرد. علاوه بر این، گزارشهایی از تغذیه یوزپلنگ از گیاهان و میوههای وحشی نیز وجود دارد.
رفتار و عادات یوز ايرانی
يوزپلنگها بهطور عمده صبحها و عصرها فعاليت میکنند؛ اما با توجه به تحقیقاتی که بهتازگی صورت گرفته، مشاهده شده که یوزها در شبها بهویژه شبهای مهتابی نیز به فعالیت دارند؛ آنها گربهسانانی اجتماعی محسوب میشوند. یوز ايرانی بینایی بسیار قویای دارد و از فاصله حدود دو کیلومتری میتواند تکان خوردن دم یک آهو را تشخیص دهد.
برخلاف اکثر گربهسانان، یوزها بر سر راه طعمه کمین نمیکند. معمولا طعمه را بهوسیله چشم پیدا میکند و پس از انتخاب طعمه، که معمولا ضعیفترین حیوان یک گله است، بهطور خمیده و از پشت موانع به او نزدیک میشود. اگر طعمه مشکوک شود، مدت زیادی بیحرکت میماند و موقعی که به فاصله بین ۲۰ تا ۱۰۰ متری برسد با سرعتی بیش از ۸۰ کیلومتر و با گامهایی به طول هفت متر به طرف طعمه میدوند. با همین سرعت قادر است تا حدود ۵۰۰ متر شکار خود را تعقیب کند.
پینههای سفت کف پا و ناخنهای بلندش، قابلیت چرخش ناگهانی و توقف سریع را به این حیوان میدهند. یوز پس از رسیدن به طعمه با ضربه دست و فرو کردن ناخنهای بلند و تیز خود در بدن طعمه او را به زمین میزند و سپس با فشردن گلوی طعمه با دندانهایش آن را خفه میکند. در برخی موارد حیوانات شکاری دیگر نظیر سگ، پلنگ و کفتار به او حمله کرده و طعمهاش را تصاحب میکنند.
وز ایرانی سریعترین دونده و شکارچی جهان است. آنها قادرند با سرعتی معادل ۱۱۰ کیلومتر بر ساعت بدوند و سرعتشان در مدت سه ثانیه به ۱۱۰ کیلومتر در ساعت میرسد. قلب، کبد و غدههای فوق کلیوی بزرگ آن به حرکات سریع بدن بهخوبی کمک میکند. ستون مهرههای منعطف برای پاهای عقب مانند فنر عمل میکند. سوراخهای بینی گشاد به تنفس حجم زیاد هوا کمک میکنند. ظرفیت بالای ریه، بدنی عضلانی و باریک همگی از این حیوان دوندهای بیمانند ساخته است.
یوزها قلمروی خود را دارند و محدوده آن را بهوسیله ادرار مشخص میکنند. گفته میشود که یوز ایرانی در مقایسه با یوز آفریقایی محدوده بزرگتری برای زندگی دارد و معمولا مسافت زیادی را برای یافتن غذا طی میکند؛ به طوریکه دو نر در استان یزد که با ردیابهای رادیویی زیر نظر بودند مسافتی در حدود ۱,۷۰۰ کیلومتر مربع را در مدت پنج ماه پیمودند.
طول عمر یوز ايرانی
یوز ايرانی بهندرت بیش از ۱۰ سال عمر میکند؛ اما یوزپلنگی به نام جنگال در منطقه نایبندان ۱۴ سال عمر کرد. جنگال بهعنوان مسنترین یوزپلنگ در دنیا شناخته شده است. کارشناسان معتقد هستند که این پستاندار میتواند در اسات تا ۲۱ سال عمر کند. یوز ایرانی شکارچی طبیعی ندارد؛ اما امکان دارد بر سر تصاحب طعمه توسط پلنگ یا کفتار مورد حمله قرار گیرد.
توليد مثل یوز ايرانی
یوز ايرانی در حدود ۲۰ ماهگی به بلوغی جنسی میرسد. در تمامی فصول سال قادر به زادآوری است؛ اما مهمترین زمان جفتگیری آن از زمستان شروع میشود و تا اوایل بهار ادامه دارد. در فصل جفتگیری هر یوز نر برای خود قلمرو انتخاب میکند و درگیریهایی میان آنها صورت میگیرد؛ در نهایت قویترین نر با ماده جفتگیری میکند. مدت زمان بارداری ۹۰ تا ۹۸ روز است و پس از آن یک تا چهار توله به دنیا میآید.
هریک از تولهها در هنگام تولد حدود ۳۰۰ گرم وزن و ۳۰ سانتیمتر طول دارند. رنگ آنها خاکستری تیره است و موهای بلندی بر پشتشان دارند. تولهها با چشمان بسته متولد میشوند و پس از چهار تا ۱۱ روز چشمان خود را باز میكنند. آنها تا ۶ ماهگی به مرحلهای میرسند که میتوانند از درخت بالا بروند. در حدود یک سالگی بالغ میشوند و در حدود ۱۷ تا ۱۸ ماهگی پس از کسب آموزشهای لازم از جمله شکار و فرار از خطر شکارچیان، مستقل شده و در سن دو تا سه سالگی توانایی تولید مثل پیدا میکنند.
نرهای جوان معمولا به هم وابستهاند و پس از ترک مادر، ممکن است سالها همراه برادران خونی خود زندگی کنند؛ اما مادهها به جز دوران بچهداری، تنها زندگی میکنند. پس از گذشت ۱۷ تا ۲۰ ماه از زایمان امکان جفتگیری مجدد برای یوزهای ماده وجود دارد.
وضعیت آخرین یوز ایرانی در ایران
از سال ۱۳۸۰ تاکنون، حداقل ۷۵ یوزپلنگ در مناطق مختلف ایران به دنیا آمدهاند. در ۱۱ اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۱، ماده پلنگ ایرانی به نام «ایران» در اسارت سایت توران به روش سزارین سه توله به دنیا آورد؛ اما بعد از به دنیا آمدن تولهها، مادر آنها را نپذیرفت و کارشناسان مجبور به تغذیه دستی آنها شدند
آشنایی با پیروز پلنگ ایرانی
در اردیبهشت ماه سال 1401، سازمان جنگل بانی اعلام کرد که یک یوز ایرانی به نام ایران 3 قلو باردار است. این اخبار نگاه عده زیادی از مردم ایران را به خود برانگیخت و بسیاری برای بقای یوز ایرانی احساس امیدواری کردند. در 11 اردیبهشت ماه سال 1401، 3 یوزپلنگ از یک یوز به نام ایران متولد شدند. در همان لحظه زایمان یکی از یوز ها تلف شد و پس از مدتی یکی دیگر از آن ها هم جان خود را از دست داد. از میان این 3 یوزپلنگ تنها یکی از آن ها با مراقبت های ویژه توانست که شرایط خوبی پیدا کند و بر خلاف آن دو یوز دیگر تلف نشود. پس از تلف شدن آن دو، یوزپلنگی که زنده ماند محبوبیت زیادی پیدا کرد و نام آن را پیروز گذاشتند. زمانی که 2 حیوان دیگر تلف شدند، مسئولان جنگل بانی و محیط زیست تمامی تلاش خود را کردند تا از تلف شدن پیروز جلوگیری کنند به همین علت پیروز را از مادر جدا کرده و به صورت جداگانه از وی محافظت کردند. پس از مدتی شرایط پیروز بهتر شد و عکس های بسیار زیادی از این یوز محبوب ایرانی منتشر شد.
پس از آن که در بین یوز های 3 قلو تنها پیروز زنده ماند از او به عنوان تنها بازمانده ایران یاد کردند. همان طور که گفته شد ایران نام مادر پیروز می باشد. باتوجه به این که تنها زیستگاه یوزپلنگ در آسیا، ایران می باشد در بسیاری از مقالات و پروژه های خارجی هم از پیروز به عنوان تنها فرزند ایران یاد می شود. از پیروز تا کنون مقالات زیادی به عنوان حفظ نژاد یوزپلنگ آسیایی نوشته شده است و نام پیروز حتی فرا تر از ایران هم رفته است. این حیوان اکنون به عنوان نماد ایران هم شناخته می شود و در فضای مجازی بسیاری از کاربران با توییت و یا انتشار عکس های پیروز نسبت به او ابراز علاقه کرده اند. باتوجه به اهمیتی که پیروز دارد از بدو تولد در حصار زندگی می کند و یک تیمارگر به نام علیرضا شهرداری وظیفه نگهداری و مواظبت از پیروز را دارد. زندگی در حصار پیروز باعث شده تا سازمان محیط زیست مقداری از سوی مردم تحت فشار قرار بگیرد زیرا عده بسیاری بر این باور هستند که زندگی پیروز در حصار باعث اهلی بزرگ شدن پیروز می شود و آن گاه این یوزپلنگ دیگر نمی تواند شکار کند و تفاوتی با یک گربه خیابانی ندارد. از آن سو پیروز به زندگی در حصار عادت کرده است و با توجه به این که نژاد یوز ایرانی در خطر انقراض هم قرار دارد به نظر مواظبت از پیروز در حصار بهتر از زندگی او در جنگل و مکان طبیعی باشد.
پیروز در حیات وحش توران در استان سمنان متولد شد و پس از آن برای مدتی در پارک پردیسان از او مواظبت شد. چندی پیش اخباری منتشر شد که قرار است به زودی پیروز به توران باز گردد اما سازمان محیط زیست برنامه ای برای آزاد سازی او در طبیعت نخواهد داشت و پیروز همچنان قرار است در حصار حیات وحش توران زندگی کند و به وسیله چند تومارگر از وی مواظبت شود. طبق اعلام سازمان محیط زیست پیروز تا 12 ماهگی خود قرار است که در پارک پردیسبان زندگی کند و در صورتی که این یوز ایرانی مشکل خاص و بیماری ای نداشته باشد مجددا به پارک ملی توران در استان سمنان انتقال خواهد یافت.
پیروز پلنگ ایرانی کجا متولد شده است؟
پیروز در اردیبهشت ماه امسال در پارک ملی توران به دنیا آمد. پارک ملی توران در استان سمنان واقع شده است و یکی از مهم ترین مناطق حفاظت شده در ایران به شمار می رود زیرا گونه های زیادی از پلنگ، یوزپلنگ و سایر حیوانات در حال انقراض ایرانی در این ناحیه زندگی می کنند. پارک ملی توران با نام خارتوران هم شناخته می شود و شامل 3 بخش می باشد. منطقه حفاطت شده، پناهگاه حیات وحش و پارک ملی بخش های توران می باشند. پیروز یوزپلنگ ایرانی نیز در منطقه حفاظت شده پارک ملی توران و در یک حصار مشخص به دنیا آمده است و مادر او یعنی ایران نیز کل مدت زمان بارداری خود را در حصار توران بوده است. توران بزرگ ترین ذخیره گاه زیست کره در ایران هم شناخته می شود و نزدیک به 1500000 هکتار وسعت دارد. علاوه بر آن توران پس از حیات وحش سرنگتی واقع در کشور آفریقایی تانزانیا دومین حیات وحش بزرگ جهان هم به شمار می رود. توران پیش از انقلاب و در سال 1351 به عنوان یک زیستگاه حفاظت شده شناخته شد.
پیروز تلف شد
با جدی شدن بیماری این یوزپلنگ هشتم اسفند ۱۴۰۱، غلامرضا ابدالی، مدیرکل دفتر حفاظت و مدیریت حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست درباره آخرین وضعیت «پیروز» گفت: وضعیت توله یوز نسبت به دیروز هیچ تغییری نکرده است و همچنان در بیمارستان تحتنظر است و کار مداوای او انجام میشود. علت بیشتر نارساییهای «پیروز» این است که این توله یوز اصلاً شیر مادر را نخورده است ودر محیط آزمایشگاهی پرورش یافته، اگر از شیر مادر یک تا دو هفته تغذیه میکرد تمام دستگاههای بدنش قوی میشد و ریزفکتورهای مورد نیاز برای ایمنی بدن را دریافت میکرد و این نارساییها پیش نمیآمد.»
خبر تلخ صبحگاهی اعلام شد: پیروز «منقرض» شد
صبح روز ۹ اسفند، رسانهها در خبر صبحگاهی خود از تلف شدن پیروز نوشتند تا سومین توله ایران با سرنوشتی مشابه دو توله دیگر مواجه شود. بعد از مرگ پیروز طبق اسنادی که رسانهای شد، خرداد امسال وقتی دکتر پیتر کالدول از مرکز پرورش یوزپلنگ آفریقایی برای مشاوره و ویزیت «پیروز» به ایران آمد، حرف آخر را همان اول زد. طبق گزارش این دامپزشک، که تاریخ و امضای آن متعلق به ۴ خرداد ماه است، تایید میشود که پیروز از همان ابتدا مبتلا به نارسایی کلیه بوده است.
No comment